Monday, April 5, 2010

مسافر


سفر که می کنی، دنیا جابجا می شود.اما من به گل زرد و کوچک روی دامنم دل خوش کرده ام. سی گلبرگ دارد به زردی سی روز ماه. با گذشت اولین روز، یک گلبرگ را می کَنَم و همه ی گلبرگها می پلاسند
سفر که می کنی، هیچ قاصدکی دستش به تو نمی رسد و هیچ مرغی آوازش. دلم پر می کشد برای یک "هههااا" ی گرم که بوی خواب ِ ماهی های رنگی را می دهد. همان ماهی هایی که دامن چین دار سفید پوشیده بودند و از پشت شیشه برای مشتری ها بوس می فرستادند.اما به محض اینکه می خواهی ازشان عکس بگیری شنا کنان در هم پیچ می خورند و دور می شوند.
هر روز یک گل زرد می چینم که سی گلبرگ داشته باشد.هر شب رخت خوابم نرم و زرد است.
یادم باشد اینبار که خواستی بروی، بگویم که پالتوی ارغوانی ات را بپوشی. نه اینکه فکر کنی بیشتر بهت بیاید...فکر کنم برای فصل سرد مناسب تر است. چراکه جیب هایش عمیق ترند و ته هر جیب یک ماهی کوچک خوابیده است تا به دستهایت "هههااا" کند. یک " هههااا" ی گرم
این بار که رفتی سفر، خواستم شعر بنویسم. اما شدم یک آدم تنها که برای راضی کردن خودش شعر های بنجل می نویسد. پس تمام کاغذ هایم را گذاشتم پیش دختر همسایه تا رویشان برای معشوقه اش ماچ های رنگی چاپ کند.
پاهایم را لای خنکی ِ گلبرگهای زرد قایم می کنم. چند گلبرگ می رود لای انگشتهایم. فکر کنم کفشم از فردا بوی گل قاصدک بدهد
گفتم گل قاصدک!!؟؟؟؟
یادم نبود..... گفته بودی اگر صبر کنم گلهای زرد توی پاییز قاصدک می شوند
پاییز دیر است ... تا آن وقت تختم پر از گلبرگهای زرد خواهد شد
پایز دور است .... دست قاصدک ها نمی رسد به تو
پاییز سرد است .... پالتوی ارغوانی را چطور به دستت برسانم؟
سفر که می کنی .... دنیا جابجا می شود. شب می شود روز ... و روز از شب هم حتی سردتر است
سفر که می کنی ... از تنهایی نمی ترسم
می ترسم ... آنجا که هستی دستهایت سردشان شود

پونه اوشیدری
pooneh oshidari

راستی یه نکته : تمام پُست ها ی من به جز دو تا، تصویر دارن... شما چنتا شو میبینید؟ چون خیلی ها می گن که نمی تونن تصاویر رو ببینن. :(

10 comments:

  1. احساستو دوست دارم
    نمي دونم چند بار تا حالا اينو گفتم
    اما اين يكي از بهترينا بود

    فكر و ذهن آدمو گرفتي با خودت هي بردي بردي بردي
    انقدر كه گرماي اون "هههاا" و سرماي اون پاييز و رنگ ارغواني پالتو رو هم ديدم

    خيلي زيبا بود پونه



    یادم باشد اینبار که خواستی بروی، بگویم که پالتوی ارغوانی ات را بپوشی. نه اینکه فکر کنی بیشتر بهت بیاید...فکر کنم برای فصل سرد مناسب تر است. چراکه جیب هایش عمیق ترند و ته هر جیب یک ماهی کوچک خوابیده است تا به دستهایت "هههااا" کند. یک " هههااا" ی گرم
    این بار که رفتی سفر، خواستم شعر بنویسم. اما شدم یک آدم تنها که برای راضی کردن خودش شعر های بنجل می نویسد. پس تمام کاغذ هایم را گذاشتم پیش دختر همسایه تا رویشان برای معشوقه اش ماچ های رنگی چاپ کند

    ReplyDelete
  2. راستي من الان يه عكس مي بينم
    هميشه هم هر چند تا بوده ديدم
    علتش اينه كه بلاگ اسپات عكسا رو روي پيكاسا آپ مي كنه بعد پيكاسا هم چهار تا سِرور داره كه اينا زدن سه تاشو ف.يل.تر كردن بايد شانس بياري عكسا روي اون يكي سرور آپ بشه
    مي تونه تو يه سايت ديگه آپ كني اينجا وارد كني

    www.imgplace.com

    اين الان يادم بود
    ;-)

    ReplyDelete
  3. سفر كه مي كند دنيا جا به جا مي‌شود
    شايد گرماي دامن تو جاش با سرماي جايي كه هست عوض شه
    اون وقت دست‌هاي اون گرم مي شه و گلبرگاي دامن تو سرد
    توي اين سرما گلبرگاي زرد مي شن قاصدك و مي توني بفرستيشون سفر

    ReplyDelete
  4. سرور مهربونم
    مرسی که میای و سر می زنی اینجا
    خیلی بهم انرژی می دی
    ممنون از همه چیز

    ReplyDelete
  5. خيلي قشنگ بود

    :)
    +
    kheili a axaye bloget dide nemishan Pooneh joon
    in dota akhariha +bazi postaye ghabli

    ReplyDelete
  6. لایک زیاد
    :)
    ........
    تصاویر فقط به مدد قد ِ بلند ِ فیلتر شکن قابل رؤیت می باشند

    ReplyDelete
  7. reihane : vay pune junm b nazare mn ham in yeki az behtarin neveshteha bud...vaghean lezate amighi hes kardam,,,,,,v ham zat pendashtamat !!!!!

    ReplyDelete
  8. az karaie namayeshgaton khosham omad montazere karaie baditonam dost dashtam age beshe dar ertebat bashim mamnon saeide

    ReplyDelete
  9. pooneh jan vaghean ziba bood. rasti man hameye axha ro mitunam bebinam.
    merci kheyli ghashange ham ehsaset am neveshtat.

    ReplyDelete